آموزش

نسل کشی جوجه رنگی خواهشمندیم این مطلب رو بخونید!!!

سلام!یکی از دوستان بهم پیشنهاد داد که مطلبی واسه اصول ساده نگهداری از جوجه مرغ های ناز بذارم, آخه فصل بهار به خصوص نزدیکای فصل تابستون فروش جوجه های رنگی داغه و بیشتر افراد به خصوص افرادی که کودکی هراه خود دارند از کنار دست فروشان جوجه که میگذرند به امر بچه یا خودشون حداقل۱جوجه میخرند که این کار واقعا جای تاسف داره , چرا که علاوه بر اینکه به یکی از موجودای خدا ظلم میکنن جون خود و بچشونو به خطر میندازند.
تیم ۶۰۱۹ با گذاشتن و نوشتن مطلب ریز امیدوار است بتواند از انجام این کار نادرست جلوگیری کند که دیگر هم لازم به مراقبت نباشد چراکه حتی اگر هم به نحو احسن از اونا نگهداری کنیم بازهم خطر برای ما و اون حیون کوچولو دارد…
سرنوشت تلخ جوجه های رنگی از تولد تا مرگ……
مطمئنم تابه حال به مغازه دارا یا دست فروشهایی که توی یه قفس کوچیک یا یه تیکه کارتون سرگذرها ومعابر شلوغ اقدام به فروش جوجه های خوشکل و مامانی رنگی میکنن و بلند فریاد میزنن : بدو بدو جوجه رنگی ناز دونه ۵۰۰ تومن بهترین سرگرمی برای بچه های کنجکاو – کوچولوهاتون رو از همین الان با دنیای پرنده ها آشنا کنید – بدو بدو فقط ۵ تا دیگه مونده………برخوردین…..
نمیشه از کنار این جوجه های خوشکل بی تفاوت عبور کرد حتما یه نیگاه کوچیک بهشون میندازین و یه هو صدای یه پسر بچه چش سفید بازیگوشو میشنوین که داره به مامانش میگه : مامان مامان برام بخر یالا دیگه میخوامش ….بعد مامانشم میگه : نه مامانی اینا چین کثیف کاری دارن خونه رو به گند میکشن کلی مریضی میگیری ها باشه میریم برات اون تفنگ خوشکله ای رو که هم صدای صد نوع تیر داره و هم رنگ نوراش عوض میشه رو برات میخرم آفرین پسر خوبم…..
اما پسربچه کنجکاو سرتق پاشه کرده توی یه کفش که الا و بلا فقط همینو می خوام….
بعد هم در پر التهاب ترین زمان ممکن مادر دستشو تو کیفش میکنه و با ۱۵۰۰ تومن ۳ تا جوجه زرد و صورتی و سبز (البته بر اثر زیاده خواهی آقا پسر گلش که به یکی تنها رضایت نمیده ) میخره واین آغاز یک فاجعه
رقت انگیز میشه….
داستانو همین جا داشته باشین بریم ببینیم این جوجه های رنگی چرا سرنوشتشون دست این دستفروشها افتاده…..
توی فارمهای ( مزارع پرورشی ) مرغ مادر تخمگذار جوجه هایی که ازتخم خارج میشن رو توی یک روزگی با روش ژاپنی ( برسی مقعد ) تعیین جنسیت میکنن جوجه های ماده رو از نر ها سوا میکنن ((جوجه های
ماده همون هایی هستند که برای تخمگذاری و فروش تخم مرغ در مزارع مخصوصی پرورش داده میشن))….
جوجه هایی ماده رو به مکان خاصی منتقل می کنن و کلی نازشونو میگشن تا ۱۸ هفته دیگه روزی یکی تخم بذارن و آقای مرغدار تخم مرغها رو ببره بفروشه و کلی پول به جیب بزنه ….
اما امان از بخت بد آقا خروسهای کوچولو موچولو…. که چون تخم نمیذارن پس به هیچ دردی نمی خورن…
عده زیادی از اونها بعداز تشخیص هویت سریعا به چاهای مخصوص لاشه ریخته میشن تا مرگ آسونتری رو بلافاصله بعد از تولدشون تجربه کنند…..
اما یه عده دیگه از این کوچولوهای ناناز بخت برگشته دست دسفروشها میوفتن…..
( حالا بریم سراغ بقیه قصه مون…………..ـ)
خوشکل پسر بازیگوش سه تا جوجه رو میاره توخونه و انواع تجربیات جدید رو ( بخونید شکنجه ) از قبیل میزان مقاومت به فشار بین انگشتان و دووندن دور تا دور خونه و کشتی گرفتن با هشون و پرتاب به ارتفاع بالا (برای اینکه پرواز یادشون بده…. آخه کی دیده خروس پرواز کنه….)
بگیرید تا شستشو توی تشت حموم و غیره و ذالک رو روشون تست میکنه ….از اون ورم مامانه هی قربون صدقه شاه پسرش میشه که ببین چه بچه کنجکاو باهوشی دارم این حتما فردا دکتر میشه( آخه کی تا حالا با شکنجه ۳ تا جوجه بیچاره دکتر شده….)
خلاصه روز سوم که نه روز چهارم آقا کوچولو صبح که از خواب بیدار میشه مث همیشه اول میره سر شکنجه ….ببخشید مطالعه عملی درباره حیات وحش……اما با منظره عجیبی روبرو میشه سه تاجوجه ناز و خشکلش دراز به دراز افتادن و از دهن کوچولوشون چند قطره خون اومده و روده هاشون از مقعدشون برون اومده( ببخشید بی ادبی نشه این جمله رو گفتم تا عمق فاجعه رو نشون بدم….)……
پای جوجه سبزه رو میگیره ( آخه از همه بیشتر دوسش داشت برای همین فجیع تر هم مرده بود) میره پیش مامانی…… میگه : مامانی نیگا کن جوجه هام چه شکلی شدن ومیزنه زیر گریه…… دست نزن به اونا کثافت از سرو روشون میباره مریض میشی ها برو بندازشون سطل آشغال برات فردا چندتا دیگه می خرم( این صدای مامانی بود)……
پسرک جلوی سطل آشغال برای آخرین بار با جوجه ها وداع میکنه یعنی از شدت علاقه یه فشار دیگه میده و با تعجب میبینه معده جوجها هم داره از مقعدشون میاد بیرون ( ببخشید حالتون بد نشه ) ….. و بعد همه چیز تموم میشه…..
پسرک یه روز کامل دپرسه اما فردا صبحش که بیدار میشه برق تو چشاش میدرخشه آخه مامانی ۳ تا جوجه دیگه خریده…..
و بعد دوباره همه چیز شروع میشه…………
از همه دوستای عزیز می خوام این مطلبو باذکر منبع توی فضای مجازی گسترش بدن تا دیگه شاهد این نوع نسل کشی ها نباشیم……….
تازه من دیدم چه جوری جوجه هایه رنگی میشن تو یه ظرف جوجه ها رو میریزن در واقع پرت میکنن واسیب بهشون وارد میشه شاید پنچه هاشون توی چشای بقیه جوجه ها میره بعد کار تموم شد یه مایع سمی سیاه که نمدونم چیه روشون میریزن بعد عین سالاد چی بگم خلاصهم میزنن .
بعد مشت مشت برمیداره کسی اینکارا رو میکنه یا له میشن یاروی زمین ریخته میشن بعد یکی دیگه کارتونارو روی هم میزاره همین کافی تا کسی از این جوجه نخره